End part

ساخت وبلاگ

تو یه مرحله ای می بُری دیگه ...

ینی بیخیال میشی ...

از حرف زدن با بقیه فراری میشی ...

blue mOoOoOoOoOoOoOoOoOon#

از مهمونی رفتن ها، آدم ها، همه چیز ها بی نفاوت میشی ...

فقط میخوایی خودت باشیو تنهاییات و یک عالمه اهنگ برای گوش دادن بهشون

همون اهنگ هایی که باهاشون زندگی میکنی

همونایی که یه عالمه خاطرات داری باهاشون ...

از آدمای جدید میترسی ...

از آشنا شدن از خیلی چیزا...

علاقه مند میشی به تنهاییات به موزیکات و قدم زدن تنهایی ..

کم کم فکر میکنیو حس میکنی از داشتن بعضی ادما تو زندگیت بدت میاد ...

حتی شنیدن بعضی از صداها تورو منزجر میکنن ...

کلا جهنمی میشه برای خودت ...

هندزفری میشه یه عضو بدنت ...

دوست داری بگی بابا ولم کنین !

باور کنین دوست ندارم دیگه حرف بزنم دوست دارم تنها باشم

از غرزدنا بدت میاد ...

ازینکه صدات کنن ...

نمیدونم چه جوری میشه ازین وضعیت در بیایی !!

اما اینو خوب میشه فهمید که تا نخوایی نمیشه ...

حتی تو این حالت دلت نمیخواد خودتو به بقیه بشناسونی کلا دور میشی

ترجیح میدی ی گوشه بشینیو و فکر کنی اینقدر فکر کنی که ساعت ها بگذره

بشینیو فکر کنی

بشینیو هیچ حرفی نشنوی

...

blue mOoOoOoOoOoOoOoOoOon#

عشق و تنفر...
ما را در سایت عشق و تنفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cthisloverd بازدید : 239 تاريخ : سه شنبه 2 بهمن 1397 ساعت: 8:12